قدم خمید رنگم پرید جونم دیگه به لب رسید
تبلیغات

قدم خمید رنگم پرید جونم دیگه به لب رسید

[ جواد مقدم ]
قدم خمید، رنگم پرید
جونم دیگه به لب رسید(۲)
این طرفا بگید کسی دست بریده‌ای ندید؟!

حالا که دست نداریشون، غزل عشق بی‌قافیه
حالا برا تن‌ات دیگه یه قبر کوچیک کافیه(۲)

پاشو اباافضل به خدا، جون می‌دم از این غصه‌ها 
می‌میرم از غم فراق‌ات، یادت فرق علی تو؟!

تیر می‌کشید می‌کرد نگاه، نگاه پر معنی به فرق‌ات؟!
پاشو اباافضل دلم غمینِ، سرت رو نیزه پهلو نشینِ
پاشو اباالفضل...

پاشو بریم از علقمه، پاشو دیگه یواش یواش(۲)
ترسم به مثل اکبرم، اِرباً اِربات کنن داداش!(۲)

این تیرها چشم‌ات می‌زنن، چی شد زیبا نبودی؟!
حالا نمی‌شدی انقَدَر خوش قد و بالا نبودی؟!

تو رو خدا مأیوس نباش، با تو دلم خوش بود داداش!
رکاب زینب می‌شه زانوت، خیلی رو خاک بازو زدی
آخه هنوز رو زمینِ، این جای کوبیدنِ بازوت

فقط بگو که چشات چی دیده؟ علقمه بوی فاطمه می‌ده(۲)
پاشو اباالفضل..... 

افتاده بین علقمه، به هر طرف عزای تو
اما بیشتر ‌می‌گردم هی، به دنبال دستهای تو(۲)

وقتی مثل حیدر زدی، تو میدون جنگ و جدال
مرجعی از فتوا دادم، خون اباالفضلم حلال(۲)

تو رو خدا مأیوس نباش(۲) با تو دلم خوش بود داداش!
رکاب زینب می‌شد زانوت، خیلی رو خاک بازو زدیزدی

آخه هنوز رو زمینِ، این جایِ کوبیدنِ بازوت
فقط بگو که چشات چی دیده؟ علقمه بوی فاطمه می‌ده(۲)
پاشو اباالفضل.....

نظرات