حاج اسلام میرزایی

حسین خواهر تو برغمت دچار شده

35
0
حسین خواهر تو برغمت دچار شده
دلم هوای تو کرده که بی‌قرار شده

تمام موی سرم پینه‌های دستانم .
خودت بیا وببین که چه گریه دار شده

مگر نگفتم عزیزم که بی تو می‌میرم
همیشه قاتل عاشق غم نگار شده

درانتظار کنار تمامتان بودم
برس کنار دلم وقت احتضار شده

اگر تو کشته‌ی اشکی دودیده‌ی تر من
برای روضه‌ی تو سفره دار شده
زخاطرم نرود خاطرات کربلا

دوباره دور و بر من پر غبار شده

به روی چادر من جای پای قاتل توست
لگد به روی لگد برتنم نثار شده

دم غروب به آتش گرفته‌ای گفتم
بدو عزیز دلم موقع فرار شده

میان آن همه نامحرمان خودت دیدی
چگونه خواهری برناقه‌ها سوار شده

سرتورا سر بازار بس که رقصاندند
گلوی خشک تو دیدم که تار تار شده

زنان کوفه همه سنگ باز قهارند
چقدر راس تو باسنگ ها شکار شده

رباب موی سرش کند وداد زد زینب
ببین سر پسرم سهم نیزه دار شده

میان بزم شراب آمدم به دنبالت
یکی به طعنه صدا زد ببین چه خار شده

حرامزاده‌ای از دختران کنیز می‌خواست
از آن به بعد سکینه گلایه دار شده

پیکرتو زیر نعل تازه وا میشد زهم
پیکر من زخمی از جای غل و زنجیر شد

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش