کفن که دست مرا بست کَسم علیست در آن لحظهای که میگویم به عزت شرف لا اله الا الله **** من از سیاهی شبهای قبر میترسم چه میشود که در آن دم کنار من باشی (مرید شاه نجف میشوم که تا محشر به احترام علی فکر کار من باشی)۲ (دلم خوش است به نور محبت زهرا)۲ (چراغ روشن شبهای تار من باشی)۲ (تمام عمر ز داغ حسین میسوزم)۲ که تو امان دل داغدار من باشی (به گریه گفت عزیزم به نیزه آمدهای)۲ (میان کوچه و بازار یار من باشی)۲ به پای حنجر تو گیسویم سفید شده (نگاه مضطربت روی نیزه میچرخد)۲ به فکر عزت ایل و تبار من باشی