
ای وای علیاکبر علیاکبر علیاکبر... گرچه خاصیت یک نخل ثمر داشتن است نیمی از دردسرم چند پسر داشتن است به تو و قدّ رشیدِ تو حسودی کردند کار این خیرهسران چشمِ نظر داشتن است ای وای علیاکبر علیاکبر علیاکبر... میوهی فصلی و در مرز رسیدن اما چیدنِ تو چه نیازی به تبر داشتن است باید از وسعتِ این دشت تو را جمع کنم تازه این کار به اما و اگر داشتن است زیر بازوی مرا عمّه نگه داشته است داغ تو خاصیتش دردِ کمر داشتن است وای علی، ای وای علی... یکی از پشت، یکی از جلو میزد به سرت عادت جنگ علی، زخم به سر داشتن است در عبا ریختم آنچه زِ تنت مانده ولی کار تشییع تو محتاجِ نفر داشتن است عمّه چادر به کمر بسته بالای سرت فکرِ بر سر زدن و مقنعه برداشتن است