عمو جونم عموی من، یتیمم من بیا پیشم دم مردن، یتیمم من نیایی کوفیا میگن یتیمم من عمو بیا اگه نیای دیگه برام بدن نمیمونه اگه نیای به زیر دست و پا برام دهن نمیمونه عمو بیا عمو بیا ببین که بی سپر شدم یتیم خونجگر شدم شاید منو نشناسی چون یه کم کشیدهتر شدم حسین ... به زیر نیزهی اعدا، تنم میسوخت به پهلوم زد لگد با پا، تنم میسوخت شبیه مادرم زهرا، تنم میسوخت عمو بیا چرا تبسمی به این زخمام نمیکنی او دیر بیای به زیر دست و پا دیگه پیدام نمیکنی قیامته قیامته میبینه زخم رو این تنه، بازم با نیزه نیزنه اندازهی موی سرم، نیزه رو سینهی منه ترکی