عمه جون حلالم کن اگه بی اجازه میرم

عمه جون حلالم کن اگه بی اجازه میرم

[ مسعود پیرایش ]
عمه جان حلالم کن اگه بی اجازه می‌رم
عمه جان عمو تنهاست، به خدا دارم میمیرم 

مثل مادرت که اون روزا تنها رفت پشت در
شبیه خودت که تنهایی رفتی پیش اکبر

تنهایی می‌رم به یاری آقایی که تنهاست
حجت خدا بدون یار مونده بین لشگر

می‌بینی امام مظلومم
افتاده روی زمین زخمی

من می‌رم خدا نگهدارت
(والله لا افارق عمی) ۳

عمه جان خیالت جمع
می‌زنم به قلب دشمن

عمه جان حرم با تو
لشگر حرومی با من

مثل قاسمم دوباره با اهل شام می‌جنگم
اگه بی سلاح دارم می‌رم با دستام می‌جنگم

اگه اینجا نیست بابام حسن من هستم تا آخر
توی کربلا دارم به جای بابا می‌جنگم

می‌دونم که به عمو جونم
این دشمن نمی‌کنه رحمی

قلبم توی سینه می‌کوبه
(والله لا افارق عمی) ۳

عمه جان توی گودال
عمو افتاده با صورت

عمه جان ببین دارن
می‌زنن به قصد غربت

زیر پای قوم جاهل بی مذهب افتاده
جیگرش داره می‌سوزه و تشنه افتاده

عمه جان ببین حرومی ها دورش رو پر کردن
اینقده زدن به پهلو هاش از مرکب افتاده

از جسم مطهرش می‌خواد
امروز هر کس ببره سهمی

باید که سپر بشم واسش
(والله لا افارق عمی) ۳

نظرات