عرق پیشونیت از شرمه حسین

عرق پیشونیت از شرمه حسین

[ محمدحسین حدادیان ]
عرق پیشونیت از شرمه حسین
خون بچّه‌مون هنوز گرمه حسین
خاکو آروم بریزی رو بدنش
استخون شیش‌ماهه نرمه حسین

خاک می‌گن سرده، نه خاک اصغرم
تشنه کشتنش، نمی‌شه باورم
خاک نریزید روی میوه‌ی دلم
خاکو باید بریزید روی سرم

الهی هیچ‌ کسی شرمنده نشه
عوضِ گریه به او خنده نشه
سر بچّه‌م به یه مو بنده حسین
مواظب باش که از تنش کَنده نشه

إسمع إفهم، علی‌اصغر من!
این صدای گرفته‌ی باباست
به تن خسته‌ام نگاه نکن
روح من هم کنار تو آن‌جاست

محض تسکینِ مادرت، به تنت
کاش می‌شد دوباره جان بدهم
بازوی کوچک و نحیفت را
من چگونه تکان تکان بدهم؟

هق‌هق من دوباره می‌شکند
این فضای غریب و ساکت را
با چه رویی بخوانم ای پسرم!
بر تن تو نماز میّت را؟

خاک می‌ریزم و نمی‌خواهم
بزنم حرف‌های آخر را
وقت غسل و حُنوط تو دیدم
می‌دهی بوی شیر مادر را
****
مادرتم
تَه گودالم و بالا سرتم
مادرتم
آره دلواپس انگشترتم
****
(حامیِ من! خجلم از تو که در یاریِ من
تازیانه به تنت خورد و تماشا کردم)

نظرات