زِ خانه‌ها همه بوی طعام بشنیدم

زِ خانه‌ها همه بوی طعام بشنیدم

[ حاج سعید حدادیان ]
زِ خانه‌ها همه بوی طعام بشنیدم
ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم

بابا، سه روز، سه روز، غذا نخوردی
ستاره‌ها رو می‌شمردی، سیلی و تازیانه خوردی

بابا بابا، رو دست من جای طنابه
هزار رحمت به خرابه، داغ من از بزم شرابه

تو بزم مِی یکی منو نشون می‌داد 
یزید سرو تکون می‌داد

نظرات