جز خدا در همه عمرم به کسی رو نزدم هرچه آمد به سرم دست به زانو نزدم رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند روی دستم پسر محتضرم را کشتند حرمله خیر نبینی گل من نورس بود چیدنش تیر نمیخواست نسیمی بس بود **** پناه عالمیان زینبت پناه ندارد به جز تو ای شَه خوبان که تکیهگاه ندارد اگر اجازه دهی صف کشیده در پیات آییم که این سپاه نگوید حسین سپاه ندارد اگر اجازه دهی من به شمر رو بزنم که ای سیهدلِ بیدین! حسین گناه ندارد **** تو مثل من سر کویت هزارها داری ولی بدان که گدایت فقط تو را دارد **** تو را به کس نفروشم تو هم مرا مفروش