حَجُّکُم مَقبول، سَعیُکُم مَشکور

حَجُّکُم مَقبول، سَعیُکُم مَشکور

[ رحمان‌نوازنی ]
حَجُّکُم مَقبول، سَعیُکُم مَشکور
ای نور، ای نور، ای نور

کعبه هم سراسیمه اومده به استقبالش
پابرهنه ابراهیم گریه می‌کنه دنبالش

اهل آسمون می‌گن، کعبه‌ی بی سَر لبیک
یکی می‌گه تو مقتل، غریب مادر لبیک

حج صبح کربلا قبول باشه
طواف رو نیزه‌ها قبول باشه

سجده توی قتلگاه قبول باشه
حاجی اینهمه ثواب قبول باشه

اصغره نخورده آب قبول باشه
داغ زینب و رباب قبول باشه

(حَجُّکُم مَقبول، سَعیُکُم مَشکور
ای نور، ای نور، ای نور)۳

داره سَر جدا میاد، ذبح اعظم آل الله
مادری می‌گه صبراً لَکَ یا اَباعبدالله

رو به آسمون می‌گه: شاه سَر جدا لبیک
حتی روی نیزه‌ها، زیر دست و پا لبیک

سعی زینب صبور قبول باشه
ذبح آیه‌های نور قبول باشه

سَر که می‌ره تا تنور قبول باشه
دست بسته و طناب قبول باشه

سنگ خوردن رباب قبول باشه
داغ مجلس شراب قبول باشه

حسین ...

حَجُّکُم مَقبول، سَعیُکُم مَشکور
ای نور، ای نور، ای نور

نظرات