علمت رو بردار

علمت رو بردار

[ رحمان‌نوازنی ]
علمت رو بردار باز علمداری کن
حالا وقت خواب نیست  پاشو باز کاری کن

بی عمو تا خیمه چجوری برگردم
چی به روزم اومد خیلی گریه کردم

پناه من و پناه حرم
زمین زدنت شکسته سرت شکست کمرم

به فرق سرت عمود اومده
نماز تو از قیام تو به سجود اومده

شبیه غارت زده ها فقط باید نگاه کنم 
میون خنده‌ها فقط می‌خوام تو رو صدا کنم

عزیز دلم ، عموی حرم

می‌بوسم دستاتو رو چشمام می‌زارم
قامت رعناتو به خدا می‌سپارم

اگه میشه پاشو اگه میشه برگرد
داغ تو سنگینه نمیشه باور کرد

نگاهتو ازم سه‌شعبه گرفت
یجوری زده سرتو دست‌من نمیشه گرفت

یه نیزه اومد صداتو برید
الهی که حرمله بمیره  چشماتو درید

چطور باید نیزه ها رو از تن‌تو جدا کنم
در نمیاد صدام ولی می‌خوام تو رو صدا کنم

عزیز دلم ، عموی حرم

نظرات