مثل پاییز زرد اومدم؛ پرِ غصّه و درد اومدم سائل پسر توام و در خونهی مرد اومدم (مرد مرداست پسرت مرهم درداست پسرت شفای امروز همه شافع فرداست پسرت) پسرات یکییکی رفتن و شهید شدن پیش چشم فاطمه، همه روسفید شدن تو ندیدی یا امّبنین، قمرت شده نقش زمین ندیدی بیبی امّا حالا، بیا حال حسینو ببین پسرت که خورد زمین، سپر حسین شکست پناه حرم که رفت، کمر حسین شکست زاره زاره پسرت دل بیقراره پسرت دیگه یه مرد هم میون حرم نداره پسرت (مرد مرداست پسرت مرهم درداست پسرت شفای امروز همه شافع فرداست پسرت) پاشو دلشوره کشته منو؛ میری میشکنی پشت منو چجوری یهتنه تا حرم، ببرم آخه این بدنو پاشیده شده سری که تا بزم مِی میره چجوری شده فقط از بغل روو نی میره روی تو مبهمه و چشم و ابروت درهمه و تو بیتابی روی زمین بیتاب تو، حرمو زینبم بیتو خواب نداره؛ نباشی، کی هواشو داره تو راضی میشی تشنه بشه تو نباشی با حرم، بد میشه برای من خواهرت اسیر میشه توو یهعدّه بد دهن پاشو امّید همه خیمههامون غرق غمه ای خوش غیرت میبینی دشمن بین حرمه (مرد مرداست پسرت مرهم درداست پسرت شفای امروز همه شافع فرداست پسرت) ****** ای اهل حرم میر و علمدار نیامد علمدار نیامد علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد علمدار نیامد