این اولین دفعه نبود

این اولین دفعه نبود

[ مهدی اکبری ]
این اولین دفعه نبود 
که مدینه آتیش و هیزم می‌بینه

باز دوباره یه خونه رو 
جلو چشم مردم سوزوندن

امام صادق رو با ریسمان وسط کوچه کشوندن

نامرد حیا کن موهاش 
سفیده سنش زیاده قدش خمیده

از پشت مَرکب نکش طنابو 
نفس نداره دیگه بریده

پیاده دل شب 
دوید پشت مرکب دلش شکست

توی کوچه بازار 
چقدر شد معذب دلش شکست
یاد عمه زینب دلش شکست

غریب آقام ای غریب آقام...

می‌رفت ولی عمامه و عبا نداشت 
برا دویدن نا نداشت

با دست بسته پای برهنه روی خاک به گریه افتاد
حتما به یاد پای پُر از آبله‌ی رقیه افتاد

از این مصیبت دلش کبابه، رقیه دق کرد کنج خرابه
تو کاخ منصور امام صادق، دلش به یاد بَزم شرابه

باز شهر شامو یه مشت بی‌مرامو یادش اومد
نوامیس حیدر تو اون ازدحامو یادش اومد
یه بزم حرامو یادش اومد

غریب آقام ای غریب آقام...

نظرات