ای بزرگ همه ، نوزاد اباعبدالله وارث غیرت اجداد اباعبدالله حضرت محسنِ اولاد اباعبدالله با تو حاجت به همه داده اباعبدالله وقت آن است بگیری قمرش گردانی پسرت را به فدای پدرش گردانی ایستاده به روی پای خودش از امروز مرد گشته ببرش مردترش گردانی بیگناهی تو اثبات بشود میارزد پس ببر تا سند معتبرش گردانی تو فقط نیزه نخور صد علیاصغر به فدات دادمش تا که بگیری سپرش گردانی گلویش تازه گل انداخته من میترسم صبر کن تا صدقه دور سرش گردانی جان من قول بده پیش کسی رو نزنی *** روی دستم گُلِ بیبرگ و بَرَم را کشتند رو زدم آب بگیرم پسرم را کشتند آب از کافر اگر خواسته بودم میداد گرهام وا نشد آخر به تمنّا چه کنم؟ *** بابا ببخش این همه زجر دیدی از شدت هلهله ترسیدی چشماتو باز نمیکنی اصغر آخه تموم کردی و خوابیدی *** دست روی زانو میزنم میخنده لشکر برای آب رو میزنم میخنده لشکر حرمت نذاشتن به محاسنِ سفیدم برای یه جرعهی آب منت کشیدم *** اَلا ای چاه یارم را گرفتند گُلم، باغم، بهارم را گرفتند میان کوچهها با ضرب سیلی همه داروندارم را گرفتند *** باید تو رو با پیکر بیجون از چشم مادرت کنم پنهون حالا بگو چیکار کنم با این تیری که از عبا زده بیرون *** حجم تیری که اباالفضل زمینگیرش شد باورم نیست که در حنجرهات جا شده است *** از بدن تجربهی تیر کشیدن دارم ولی این تیر سهشعبهست خدایا چه کنم؟ *** پیر کرد منو وداعِ سنگینت باید بریم برای تدفینت *** تنتو دارم به خاک میسپارمو خونتم به سمت آسمون میدم من باید گهوارتو تکون بدم حالا دارم شونتو تکون میدم *** آروم آروم تلقینتو میخونم برای اینکه مادر تو نبینه سرتو به گردنت میچسبونم *** قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره جوری لالایی میخونم حرمله هم گریهاش بگیره *** تلاش کردم حسین ازت بشنوه بابایی عصای دست نیزهدارایی برات بمیرم علیاصغر گلِ یاسم کی آخه از شاخه تو رو چیده سرت هنوزم بوی شیر میده برات بمیرم گُلِ پَرپَر