اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان مرا ببخش نمردم پس از محرمتان لباس مشکی من یادگاری زهراست چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غمتان؟ بگیر امانتیات را خودت نگهدارش که چند وقت دگر میشویم محرمتان برای سال دگر نه برای فاطمیه برای روضهی مادر، برای ماتمتان هزار شکر که از لطف پنجره فولاد میان حلقهی ماتم شدیم هم دمتان بیا دوباره بخوان روضههای یابن شبیب که من دوباره بسوزم دوباره با دمتان ******* تنها دور از وطن افتادم کنجی از حجره من تشنهلب مثل جدم حسین رو خاکم با یاد اون بدن پیشم نیست هیچ کسی نه پسرم هست نه خواهرم بیتابم بیتاب کربلا گریونم گریون مادرم از غم و غصهها، به لب رسیده جون یه چشمم اشکه و یه چشم دیگه خون از غم عمه و مادر قدکمون یه چشمم اشکه و یه چشم دیگه خون ****** آه ریان، پشت اسمش بنویس عطشان آه ریان، جد ما به خاک و خون غلطان آه ریان، بگو برگه برگه شد قران شیب گودال و شاه بیردا وا محمدا وا محمدا عمه جان رو به مدینه زد صدا وا محمدا وا محمدا آه ریان، کشتهی فتاده در میدان آه ریان، حق دارن بهش بگن عریان آه ریان، جلو چشمامه همین الان لااقل صیدتو رو به قبله کن شمر حوصله کن شمر حوصله کن اول بکش بعد هلهله کن شمر حوصله کن شمر حوصله کن آه ریان، دم قتلگاه همه طفلان آه ریان، اولیا مخدره گریان آه ریان، حمله شد به حرم عطشان برید از خیمهی ناموس خدا وا محمدا وا محمدا روی خاکه تن پاکه شهدا وا محمدا وا محمدا ***** آه ریان ابن شبیب جدمونو غریب گیرآوردن آه ریان ابن شبیب آبو واسه حبیب دیر آوردن تو شیب گودال سرازیر شد حسین پیر شد حسین پیر شد آخ ته گودال زمینگیر شد حسین پیر شد حسین پیر شد ***** این کشتهی فتاده به هامون حسین توست این صید دست و پا زده در خون حسین توست