
نام ما را ننویسید بخوانید فقط سر این سفره گدا را بنشانید فقط آمدم در بزنم، در نزنم میمیرم من اگر در زدم اینبار نرانید فقط حُرَّم و چکمه سر شانهام انداختهام مادرم را به عزایم ننشانید فقط پیش زهرا نگذارید خجالت بکشم گوشهای دامن ما را بتکانید فقط حقّمان است ولی جانِ اباعبدلله محضر فاطمه ما را نکشانید فقط سمت آتش ببری یا نبری خود دانی من دلم سوخته گفتم که بدانید فقط گر بنا نیست ببخشید، نبخشید اما دست ما را به مُحرّم برسانید فقط