از بس به فلک فغان رسیده‌ست مرا

از بس به فلک فغان رسیده‌ست مرا

[ حاج حسن خلج ]
از بس به فلک فغان رسیده‌ست مرا
بر لب ز غم تو جان رسیده‌ست مرا

گیری اگرم دست، تو امروز بگیر
چون کارد به استخوان رسیده‌ست مرا

*****

ای با امیر مُلک ولا همنشین‌شده!
با رتبه‌ات برابر عرش برین شده

ای مادر چهار فداکار کربلا!
امّ‌الشّجاعت و ادب، امّ‌البنین شده

ای روضه‌خوان شهر مدینه! که روز و شب
از سوز اشک و آه تو عالم حزین شده

عبّاس رفت، کاش تو بودی به جای او
وقتی حجاب زینب تو آستین شده

دلداده‌ی حسین! که فریاد یا حسین
ذکر لب تو تا نفس واپسین شده

دستان و چشم و جان همگی رفت پای آب
عبّاس پیش اهل حرم شرمگین شده

بانو! کنار جسم اباالفضل، علقمه
امّ‌الحسین جای تو امّ‌البنین شده

*****

تو ای شیر! شیر امّ بنین خورده‌ای پسر
باور نمی‌کنم که زمین خورده‌ای پسر
...
امیر خویش را خواندی برادر
ولی یک بار هم خواهر نگفتی

نظرات