
کویر تشنه شده قلبم ای سحاب، بیا تمام زندگی ام بی تو شد سراب، بیا هزار جمعه گذشت و نقاب نگشودی به جان فاطمه این جمعه بی نقاب، بیا ***** حاضرم جان بدهم چهرهی خود باز کنی گرچه شرمنده از آن روی نهانم چه کنم؟ من که صدها گره کور به دستم وا شد گره ام روی گره خورده ندانم چه کنم ای زمین خورده علی هست زمین خوردهی تو (چاره ساز همه بیچاره شده رشتهی صبر علی پاره شده) تا مغیره رسد از راه حسن میلرزد من به حال پسرم بس نگرانم چه کنم؟