علی نجفی

نه سپاهی برای من مونده

1075
9
نه سپاهی برای من مونده
نه دِگر روزگار یار من‌ است
کوفیان جا زدند آقاجان
مرگ حالا در انتظار من‌ است

کوچه در کوچه گریه می‌کردم
تک و تنها غریب مثل علی
من خودم ماندم و خودم آقا
بی‌ کَس و بی حبیب مثل علی

تشنه بودم ولی دریغ از آب
لبم از تشنگی ترک برداشت
بهشان رو زدم ولی افسوس
کسی اصلاً به من محل نذاشت

باورت می‌شود عزیزدلم
عده‌ای با دو سکه برگشتند
برق این سکه‌ها که بیشتر شد
دشمنان تو بیشتر گشتند

سیدی از تو خواهشی دارم
چشم و گوشَت به خواهرت باشد
التماست می‌کنم که برداری
زرهی قد اصغرت باشد

حرمله شرط بسته با خولی
که اباالفضل را زمین بزند
قصد دارد در علقمه آقا
تیر بر چشم مَه‌جبین بزند

حسین ...

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش