مَبَریدَم، که در این دشت مرا کاری هست گل اگر نیست ولی صحنهیِ گلزاری هست ساربانا، مزنید این همه آوازِ رَحیل آخر این قافله را، قافلهسالاری هست چون چاره نیست میروم و میگذارمت ای پارهپاره تن تو کَس و کارِ منی، شمر جلودار شده