من نگویم از شمایم، لیک عمری با شمایم سائلی بودم، شما دادید جا در این سَرایم در میانِ آشنایان بودهام نا آشنایی کرده احسانِ شما با آشنایان، آشنایم بر درِ این خانه از لطفِ شما دارم سِمَتها کاسه لیسم، خاکبوسم، سائلم، عَبدم، گدایم ***** بمان که روشنیِ دیدهی ترم باشی شبیه آینهای در برابرم باشی هوای خیمهی من بی نگاه تو سرد است بمان که مایهی دلگرمیِ حرم باشی چه شد که از تَهِ گودال سر در آوردی تو زینتِ سرِ دوشِ پیمبرم باشی در این شلوغیِ گودالِ تنگ ، قول بده کمی مراقب پهلوی مادرم باشی