آمدم تا که فقط دل بسپارم به حسین بگذارید بیفتد، سَر و کارم به حسین باز افتاده همه کوله و بارم به حسین تک و تنها کس و کارم به تو افتاده حسین **** آن لب تشنه که میخواند دعا ریخت به هم تَه گودال سَری با نوک پا، ریخت به هم مادری گفت بُنَیَّ، همه جا ریخت به هم خیمهها ریخت به هم، کرب و بلا ریخت به هم کهنه پیراهنی هم داشت و صیاد کشید سَر ناموس حسین بن علی داد کشید **** ای شمر داد نزن ما کس و کاری داریم