ای همه‌ی دار و ندارم

ای همه‌ی دار و ندارم

[ مسعود پیرایش ]
ای همه‌ی دار و ندارم 
یه ساله که چشم انتظارم
یه ساله واست، بی‌قرارم

قلبم عمریه که، می‌تونه با دَمِ تو
قلبم شعله‌ور می‌شده با سوز غم تو

ای کاش، حاجتم رو شاه کربلا بده
ای کاش، مرگمو خدا تو روضه‌ها بده

پیراهنی که غرق خونِ، رو طاق عرش آسمونه
مادر براش، روضه می‌خونه

مادر، زدنت با سنگ و نیزه و عصا
مادر، کشتنت یه عده پست بی‌حیا
مادر، تنت افتاده رو خاک کربلا
مادر، سر تو رفته به روی نیزه‌ها

فقط همینه حال و روزم 
یه عمره از غصه می‌سوزم 
گریونه خواهرت هنوزم

ای وای، خیلی سخته پیش چشم خواهری
ای وای، ببُرن تشنه سر برادری
ای وای، از تنی که مونده زیر دست و پا
ای وای، بمیره عالم از این درد و بلا

میان کوچه می‌گردم، که کوچه آشنای ماست
خدا داند که کوچه، محرم اسرار عاشق‌هاست

سر و کار هر آنکه، عاشق حیدر شود روزی
به خاک کوچه افتد، گواهم حضرت زهراست

از آن روزی، که زهرا را میان کوچه‌ها کشتند
دگر در کوچه جان دادن، دعای هر دل شیداست

کوفه، لبریز از عدوی مرتضی باشد
در این کوچه هنوز از کینه، حیدر بی کس و تنهاست

واسه‌ی غربت من، به این و اون رو می‌زنی
با همین حال بدت، خونه رو جارو می‌زنی

خاکیه چادر تو، خونیه پیراهن تو
دل من تنگه برا، علی علی گفتن تو

کشته منو بهونه‌هات، داره می‌لرزه شونه‌هات
علی نمی‌دونه چرا، کبوده زیر گونه‌هات 

غریب گیر آوردنت، تنها گیر آوردنت
تو کوچه‌ها می‌زدنت، آخ بمیره حسنت 

سر تو نقش فلک، نقش بیابون بدنت
کشته ما رو بوی آب، قربون خشکیه لبت

عالم و بی‌قرار کنم، خیمه‌ها تو چیکار کنم
خودم پناه عالمم، کدوم طرف فرار کنم؟ 

حسین...

نظرات