ای طشت! یاری‌ام‌ بده؛ دیگر بریده‌ام

ای طشت! یاری‌ام‌ بده؛ دیگر بریده‌ام

[ حاج محمود کریمی ]
ای طشت! یاری‌ام‌ بده؛ دیگر بریده‌ام
این زهر را به قصد شفایم چشیده‌ام
 
کم سنّ‌وسال بودم و پیری به من رسید
مانند شمع، قطره به قطره چکیده‌ام
 
راضی به مردنم که نبینم‌ مغیره را
من‌ ناز مرگ‌ را به دل‌وجان خریده‌ام
 
عمری ز کوچه رد شدم و سوخت صورتم
کوچه‌ نرفته‌ای که‌ بدانی چه دیده‌ام
 
نامحرمی به مادر من، حرف تند زد
 
سنگین‌ شده است گوش حسن مثل مادرم
آزرده از صدای بلند کشیده‌ام
 
ناموس مرتضی به کمک احتیاج داشت
فریاد زد حسن! کمکم‌ کن، خمیده‌ام
 
این تنگی نفس، أثر زهر کینه نیست
از کوچه تا به خانه، فراوان دویده‌ام

نظرات