ابر کرم خدا ببارد امشب

ابر کرم خدا ببارد امشب

[ حاج مهدی سماواتی ]
اَبر کَرَمِ خدا ببارد امشب
نومید کسی را نگذارد امشب

شکرانه‌ی زاد روز میلاد حسن
زهرا به بقیع جشن دارد امشب

امشب ز سما نور خدا می‌آید
سر منشا احسان و عطا می‌آید

در دهر تمام شيعيان مسرورند
زيرا که امام مجتبي می‌آيد

ای لیله‌ی قدر آیتی از مویت
باشد که فتد به دست ما گیسویت

از یمن طلوع ماه روی تو حسن
شد ماه خدا دو نیمه چون ابرویت

ماه من از پرده بیرون شو ببین ماه خدا را
ماه عفو و ماه رحمت ماه تسبیح و دعا را

ماه توبه ماه بخشایش، مه صدق و صفا را
ماه میلاد حسن، مرآت حُسن کبریا را

 نیمه‌‌ی ماه خدا ماه علی را  جلوه گر بین
قرص خورشید محمد را در آغوش سحر بین

غنچه‌ای از گلبُن قرآن و عترت وا شد امشب
اشک شوق مصطفی
در خنده‌اش پیدا شد امشب

روشن از دیدار رویش
دیده‌ی زهرا شد امشب
فاش گویم پورِ بوطالب
علی بابا شد امشب

گشته بلبل جبرئیل و
خانه وحی است گلشن
ای محمد ای علی
ای فاطمه چشم تو روشن

بزم شادی هم زمین
هم چرخ گردون آمد امشب
روزه داران را بهین عیدی
همایون آمد امشب

میهمانان خدا را بخت میمون آمد امشب
ماه روی میزبان از پرده بیرون آمد امشب

دل نماز آورده بر محراب ابروی خم او
روزه‌ی سی روزه می‌گیرد به‌خیر مقدم او

آفتاب حُسن حق تابنده هنگام سحر شد
نیمه‌ی ماه خدا ماه محمد جلوه‌گر شد

مرتضی را چشم دل روشن به رخسار پسر شد
هم بشر هم بوالبشر را این پسر نیکو پدر شد

ظاهر از بیت ولایت مظهر دادار شد امشب
البشارة البشارة فاطمه مادر شد امشب

خیز و در آئینه‌ی جان عکس روی یار بنگر
جلوه‌گر در خانه‌ی دل جلوه‌ی دلدار بنگر

وجه وجه الله بین مِهر رخ دادار بنگر
در تلاقی دو دریا لولو شهوار بنگر

گوش شو تا بشنوی تبریک حی ذوالمنن را
چشم شو تا بنگری روی دل آرای حَسن را

تا درخشان شد رخ رخشان‌تر از ماه تمامش
گشت پروانه صفت در گرد رخ ماه صیامش

چون سراپا حُسن دید آن طفل را جد گرامش
بوسه زد بر روی زیبا و حَسَن بگذاشت نامش

در مه مهمانی حق گشت ماهی آشکارا
روشنی بخشید چشم میهمانان خدا را

(صَلّی عَلی مُحمّد، امام حسن خوش آمد)۳

ای تولایت صفابخش و شفا بخش دل من
وی به مهرت دست حق آمیخته آب و گل من

از نمکدان عطایت شورها در محفل من
نیست غیر از مهر تو در مزرع دل حاصل من

تا مگر روزی شوم از خیل زوار بقیعت
یا شبی صورت نهم بر خاک دیوار بقیعت

کاش می‌بودم نسیم و می‌گذشتم از کنارت
کاش می‌بودم غبار و می‌نشستم بر مزارت

کاش بودم اشک و می‌گشتم ز هر چشمی نثارت
کاش بودم شمع بزم عاشق شب زنده‌دارت

مرغ جان از لانه‌ی جسمم همی گیرد سراغت
روشنی گیرد دلم از قبر بی شمع و چراغت

صَلّی عَلی مُحمّد، امام حسن خوش آمد.....
صَلّی عَلی مُحمّد، صلوات بر محمّد.....
امام مجتبی در ماه خدا خوش آمد.....

 خیز و به دیده‌ی دل جمال کبریا بین
خنده‌ی وجد و شادی بر لب مجتبی بین

نزول رحمت حق به بیت مصطفی بین
بگو بگو امام دوم ما خوش آمد

صَلّی عَلی مُحمّد، صلوات بر محمّد
امام مجتبی در ماه خدا خوش آمد

ماه خدا گرفته صفای دیگر از او
رسید به خلق هر دم عطای دیگر از او

خدا کند هماره ثنای دیگر از او
رسد به قلب هستی ضیاء دیگر از او

چهارمین جمال اهل کسا خوش آمد
صَلّی عَلی مُحمّد، صلوات بر محمّد
امام مجتبی در ماه خدا خوش آمد

سرزده نورِ داور بگو بگو مبارک
فاطمه گشته مادر بگو بگو مبارک
به مهدی و به رهبر بگو بگو مبارک

چراغ پر فروغ صلح و صفا خوش آمد
صَلّی عَلی مُحمّد، صلوات بر محمّد
امام مجتبی در ماه خدا خوش آمد

در حکم او ببینید وشَمس و ضّحی را
در وجه او بخوانید النجم و هل اَتی را
به کوی او بجویید تقرّب خدا را

بنیانگر قیام کرب و بلا خوش آمد
صَلّی عَلی مُحمّد، صلوات بر محمّد
امام مجتبی در ماه خدا خوش آمد

(اللهم صلی علی محمد و آل محمد)۳

بر این دل ما ضیاء بده زهرا جان
بر دیده‌ی ما ضیاء بده زهرا جان

بر دور سر حسن بگردان چیزی
آن را صدقه به ما بده زهرا جان

نظرات