وقت جدایی رسید باد مخالف وزید

وقت جدایی رسید باد مخالف وزید

[ امیر برومند ]
وقت جدایی رسید 
باد مخالف وزید

پشت و پناهم شکست
پشت سپاهم شکست

فاطمه در کربلاست 
علقمه در خون نشست

از جان خود سیرم ای خدا
من بی او می‌میرم ای خدا

اهل حرم ناله‌کنان با مادرم
تو هم رفتی حالا که من بی‌لشکرم

میر و علمدار من، یوسف بازار من
ماهِ سپاه حسین، یار وفادار من

اهل حرم بی‌قرار، خسته و چشم‌انتظار
ماه حرم در کسوف، مانده در این شامِ تار

ای یل اُمُّ البنین
گریه‌ی من را ببین

بلند شو علمدار عَلم رو بلند کن
بازم پرچم این حرم رو بلند کن

واسه بچه‌هایی که چشم‌انتظارن
می‌خوان مثل من سر رو شونه‌ت بذارن

واسم تکیه‌گاهی به تو تکیه کردم 
تو از خیمه رفتی چقدر گریه کردم

نبینم که داری به هق‌هق می‌افتی
به من تا به امروز برادر نگفتی

بلند شو علمدار به این آهِ جانسوز
به کوریِ چشم اونایی که امروز

توی فکر خلخال، به فکر کنیزن
می‌خوان آبروی حسینو بریزن

می‌خوان زینبم رو بِدن زجر و آزار
توی شام و کوفه توی کوچه بازار

تو جمعِ یه عدّه زنای یهودی
تو بزم شرابی که میرن به زودی

بلند شو علمدار، بلند شو علمدار
****
آب نموند تو مَشک پاره اباالفضل
ریخت که ریخت گریه نداره اباالفضل
****
به‌‌همم ریخته این زلف دَرهمت
به‌همم ریخته این جسم مُبهمت

به‌همم ریخته، به‌همم ریخته

به‌همم ریخته پاشو امید من
به‌همم ریخته کم دست و پا بزن
****
زینب و یه مشت حرامی
زینب و سنگای شامی
****
دیگر مرا اُمُّ‌البنین نخوانید، نخوانید
من اُمِّ بی‌بنینم، من اُم‌ِّ بی‌بنینم
****
عمو از رو نیزه منو دید
به کسی نگفتم بابا

زجرِ بی‌حیا موهامو می‌کشید 
به کسی نگفتم بابا
****
دامن‌کشان رفتی دلم زیر و رو شد
دلم زیر و رو شد، دلم زیر و رو شد

چشم حرامی با حرم روبه‌رو شد
حرم روبه‌رو شد، حرم روبه‌رو شد

بیا برگرد خیمه ای کس و کارم
منو تنها نگذار ای علمدارم

آب به خیمه نرسید فدای سرت
حسین قامتش خمید فدای سرت
****
سقّای دشت کربلا 
اباالفضل، اباالفضل، اباالفضل

دستت شده از تن جدا 
اباالفضل، اباالفضل، اباالفضل

نظرات