نوکریامو، اشک چشامو خراب کردم همه سینه زنیامو حق داری انداختی عقب کربوبلامو بگو چیکار کنم که بشنوی صدامو رو برنگردون از من یا حسین عفوا یا حسین عفوا یا حسین شرمندتم من قلبا یا حسین عفوا یا حسین عفوا یا حسین بی حرف و حدیث دوسِت دارم روی قلبم بنویس دوسِت دارم هیشکی مثل تو نیست دوسِت دارم دوسِت دارم دوسِت دارم همه رویای منه کربلا علت اشکای منه کربلا خونهی آقای منه کربلا کربلا کربلا یا اباعبدالله یا اباعبدالله هرچه مستیها فزونتر، هست ساغر بیشتر چون پیام عاشقی دارد پیمبر بیشتر عشقِ خواهر باشد و مِهرِ برادر بیشتر دارد اصلاً کربلا از کوفه لشکر بیشتر گفت زینب یا اُخَی من حق مهمانی دهم دوست دارم در ره عشقت دو قربانی دهم من به درگاه تو سوز و آه آوردم حسین با امیدی رو به این درگاه آوردم حسین بین سپاه خویش را همراه آوردم حسین هستی خود را به لشکرگاه آوردم حسین میوهی دل نذر کردم بهر این مهمانیات پارهی جان پروراندم تا شود قربانیات (یا زینب یا زینب یا زینب یا زینب) نو غلامانم اگر شمشیر گردانی کنند راهی کویِ دَرَک یَلهای میدانی کنند یا علی گویان ز رزم خویش طوفانی کنند قلب لشکر را شکافند و مسلمانی کنند من به دست خویش دادم درس عزم و رزمشان نیزه و شمشیرها نقل و نبات بزمشان این دلاور مردهای نوجوان مست تواند گرچه شاگردان عباسند، دلبست تواند داغداران علی اکبر به پیوست تواند عاشقانه کشتهی یک بوسه از دست تواند بسکه در رخسارشان شوق شهادت دیدهام در رهت پرپر شدن را چون ولادت دیدهام (یا زینب یا زینب، یا زینب یا زینب) عاشق جانبازی کوی تو، حیران مناند از اشارات شب قبل تو گریان مناند یاد ایام اسارت دل پریشان مناند دل پریشان شب شام غریبان مناند دائماً گویند مادر دست بر معجر مگیر جان مولا گریه کم کن بوسه از حنجر مگیر می روند اما خیالت راحت ای سالار من آری این دیدار باشد آخرین دیدار من این من و این حاصلِ یک عمر از گلزار من بعد از این در خیمه پنهان میشود رخسار من ای سلیمان هدیهی مور است از من کن قبول جان زهرا رد مکن جان علی جان رسول (یا زینب یا زینب، یا زینب یا زینب) وا میشود سمت سعادت بال هر دو جبریل غبطه میخورد بر حال هر دو با یک قسم هم کار هردو راه افتاد یک راهکاری داد مادر، مال هر دو بیرون نشد از خیمه اما راه افتاد با پای دل تا معرکه دنبال هر دو از فرط شور و شوق جانبازی، گل انداخت با اذن رفتن صورت خوشحال هر دو (لا حول و لا قوه الا بالله ای شیرزن کربوبلا زینب کبری) بر یاری مولا کمر بستند وقتی شد چادر اُمُّ المصائب شال هر دو با سالهای دیگرشان فرق دارد تقدیرِ با خون شستهی امسال هر دو دلشورهی خلخال پای دختری هست در سینهی از غصهی مـالامالِ هر دو از میمنه تا میسره هرجا که رفتند سرنیزه میآمد به استقبال هر دو حتی حسین بن علی هم گریه میکرد از معرکه تا خیمه بر احوال هر دو تـا غُصهی شرمندگی آقا نگیرد مادر سراغ بچههایش را نگیرد (لا حول و لا قوه الا بالله ای شیرزن کربوبلا زینب کبری) کاش بودم شعله تا شمع مزارت میشدم چلچراغ زائر شب زنده دارت میشدم کاش بودم پرچم حاشیه دار ماتمت در دلِ دل بیقراری بیقرارت میشدم (لا حول و لا قوه الا بالله ای شیرزن کرب و بلا زینب کبری) کاش بودم در شب شام غریبان تا که من پاسدار خیمهی بی پاسدارت میشدم کاش بودم قطرهی آبی و از راه وفا شبنم لبهای خشک شیر خوارت میشدم (لا حول و لا قوه الا بالله ای شیرزن کربوبلا زینب کبری) ***** نفَست گرم بانو که قیامت کردی مثل کوه ایستادی، استقامت کردی نفَست گرم خانم، دشمن از پا افتاد کوفه امروز با تو یاد مولا افتاد فاتح شامات عمّهی سادات زینب و ذلت؟ هرگز و هیهات! دانشآموزِ صبرت ایوبه خطبه میخونی کوفه آشوبه (یا زینب یا زینب، یا زینب یا زینب) نفست گرم خانم، عشقو تفسیر کردی با رقیه کل شامو تسخیر کردی نفَست گرم خانم، شامو ویران کردی انا بنت الحیدر، آره طوفان کردی زنده شد یاد قدرتِ حیدر یک زن اومد با هیبت حیدر فاتح شامات عمّهی سادات زینب و ذلت؟ هرگز و هیهات! (یا زینب یا زینب یا زینب یا زینب) حسین ای برهان حسین ای ایمان بیا جان بستان بیا جان بستان یا ساقیالعطاشا عباس عباس یا اباالفضل العباس ***** من اگه خاک بودم، میشدم خاک پاهای زائرات من اگه ابر بودم، میباریدم روی خشکی لبات من اگه سنگ بودم، میشدم سنگ صبور بچههات من اگه خار بودم، میشدم خار تو چشم دشمنت من اگه باد بودم، میزدم بوسه به کهنه پیرهنت اگه آفتاب بودم، میتابیدم کمتر رو بدنت ولی من یه آدم سادهام، که مسیرش به تو افتاده اونیکه ندیدتت اما به تو صد بار دلشو داده هل من ناصرتو من جواب میدم با سینه زنی آخر تو کربوبلا جون میدم یا سینه زنی حسین حسین حسین حسین منو از خودم نجاتم بده تو این نوکریت ثباتم بده دوباره خودت هوامو بگیر امیری حسین و نعم الامیر یه کنج از حرم بهم جا بده دلم تنگته خدا شاهده هوای حرم هوای بهشت ببر کربلا بجای بهشت تو آبرو دادی و من ابرو بردم دور شدم از شما آقا چوبشم خوردم خودت یه کاری کن برام من کم آوردم توی کوچهها تو رو میزدند جلو مرتضی تو رو میزدند جلو بچهها تو رو میزدند پیش مرتضی تو رو میزدند دود بود و دود بود و دود بود گل میان آتش نمرود بود دود بود و دود بود و دود بود تا به مسجد جوی خون نه رود بود دود بود و دود بود و دود بود مادرم در حالهای از دود بود