چشمای نم‌دارم

چشمای نم‌دارم

[ حسین ستوده ]
چشمای نم‌دارم
شبای بی‌قراریه بازم میل حرم دارم
بازم مثل هر سال
دوباره سُفره انداختم ولی آقامو کم دارم

ثوابه، یه افطارم یه سر بزن به این کلبه خرابه
بذار نورت به این ویرونه‌ی ما هم بتابه، ثوابه
ثوابه، کسی که روزه می‌گیره همش تو فکر آبه
ولی تو سفره‌ی افطارِ ما حرف ربابه

اَمون از گریه‌ی رباب، امون از تشنگی و آب
ربابو با لبای تشنه می‌بستن با طناب
امون از گریه‌ی رباب، آدم می‌میره از عذاب
ربابو با سر بچه‌‌ش آوردن مجلس شراب
****
قول میدم اگه ورق برگرده و علی نَمیره
جوری لالایی بخونم حرمله گریه‌ش بگیره

تلاش کردم حسین ازت بشنوه بابایی
عصای دست نیزه‌دارایی
بی تو از این زمونه سیرم

علی لای لای
لای‌لای علی، لای‌لای علی لای‌لای...
****
هر شب دلم غوغاست
کنار سفره مهمونم ولی چشمام مثل دریاست
چشمامو می‌بندم
ولی گوشم پُره از ناله‌ی صدّیقه‌ی کبری

بُنَیَّ، گرسنه بودی و قلبِ تو رو بی‌تاب کردن
تو تشنه بودی اسباشونو سیراب کردن

به غارت رفته پیرهنت 
پُره زخمه همه تنت
بمیرم که گرسنه سرتو بریدن از تنت
با پا زدنت
بعضیا وضو گرفتن بی‌محابا زدنت

تن با سایه‌ت یکی شد
حسینم حسینم حسینم

هِی طرفش سنگ زدم بره، نرفت نرفت
به صورتم چنگ زدم بره، نرفت نرفت

نظرات