این روزا از همه بریدم الّا تو

این روزا از همه بریدم الّا تو

[ حسین ستوده ]
این روزا از همه بریدم الّا تو
حال من خوشه فقط با تو
هیچ کسی نمی‌گیره جاتو حسین

این روزا دلخوشیم شده همین هیئت
گریه واسه تو داره برکت
تا نفس دارم میام روضه‌‌ت حسین

حسین، پناه بی‌پناهیام
حسین، با همه روسیاهیام
حسین، ولی تو رو خیلی می‌خوام

حسین جانم جانم جانم...

شب‌های جمعه
آخه چه سِرّی داره دل‌هامون می‌گیره
شب‌های جمعه
مادر میاد و کربلا بارون می‌گیره
شب‌های جمعه
زینب ورودیِ حرم از حال میره 

روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد
قربان آن آقا که انگشتر ندارد

داغتو رو دل ما گذاشتن
کشتن و چشمتو وا گذاشتن
لب قاری رو باید ببوسن
رو لبت چه‌جوری پا گذاشتن

صوت محزونت شکست
رَبّنا گفتی که دندونت شکست
حُرمت خونت شکست
زیر پا موندی همه جونت شکست

از رو لج می‌زدنت، حسین من حسین من
رج به رج می‌زدنت، حسین من حسین من

شنیدم ناله‌هاتو
جواب ناله که خون نمی‌شه
چقد شمرو رو سینه‌‌ت
قسم دادم پشیمون نمی‌شه

مو پریشون می‌کنم آخر
من دلِ سنگم گریون می‌کنم آخر
مو پریشون می‌کنم آخر
شمرو از گودال بیرون می‌کنم آخر

هِی طرفش سنگ زدم بِره، نرفت نرفت 
به صورتم چنگ زدم بره، نرفت نرفت 

یه جوری بی‌حالی
انگار یه ساله توی گودالی
یه جوری افتادی
انگار یه سال میشه که جون دادی

خونِت حسین، چسبیده به سُمّ مَرکب

هِی طرفش سنگ زدم بره، نرفت، نرفت 
به صورتم چنگ زدم بره، نرفت، نرفت 

چی ریختن رو تن تو
که جای نیزه خوردن نداره
همه رفتن عزیزم
ولی شمر خیال رفتن نداره

ناله از دل می‌زنم ای وای
سر به تیزیِ محمل می‌زنم ای وای
ناله از دل می‌زنم ای وای
چاره نیست، رو به قاتل می‌زنم ای وای

پیکرتو خاک کنم فقط حسین حسین
سخته خداحافظی ازت حسین حسین

زیر و رو شدی، پشت و رو شدی
چه‌جوری با مادرت روبه‌رو شدی

با پا زدنت
بعضیا وضو گرفتن بی‌مهابا زدنت

تن با سایه‌‌ت یکی شد 
حسینم حسینم حسینم

به تنت خط عمیق کشیدن
روی زخمای تو تیغ کشیدن
چه خبر شده میون خیمه
دخترای خیمه جیغ کشیدن

کی جلو روشو گرفت
وای رقیه‌‌ست حرمله موشو گرفت

کشتین عزیز دلمو، چرا ول نکردین

دختر نداری مگه زجر، نکِش موی رقیه رو
گوشواره‌شو بردی نبَر، النگوی رقیه رو

خاک دو عالم به سرم، دور شید از دور حرم
زنده‌ست هنوز برادرم، دور شید از دور حرم

حاصلِ زینب
آخرم دیدی خرابه شد حسین منزل زینب
سر تو می‌چرخه دست این و اون خونه دلِ زینب
حاصل زینب

حسین وای...

به تنت نیزه، جابه‌جا کردن
با دوازده ضربه سرو جدا کردن 
تو رو مقتول بِدِما کردن
تو رو قطعه قطعه کردن و رها کردن

حسین وای...

نظرات

الهی به حق حسین اللهم عجل لولیک فرج😢🖤🤍

محمدطاها قربان زادهمحمدطاها قربان زاده

ماشاالله

عالی