مدینه رو رها نکن

مدینه رو رها نکن

[ حسین ستوده ]
مدینه رو رها نکن 
آتیش تو سینه‌ها به پا نکن
به همسرت نگاهی کن 
علی رو از رباب جدا نکن 

نرو نرو
تو رو خدا نبر رقیه رو 
که درمیارن اشک بچه رو 
نرو، به خاطرِ خدا نرو 

حذر بکن
یه فکری واسه ی قمر بکن 
به جای دیگه‌ای سفر بکن 
به خاطر خدا حذر بکن

مواظب سرت باش
فکرِ دلِ خسته‌ی زینبت باش
فکرِ لبِ تشنه‌ی اصغرت باش

***

قول میدم اگه ورق برگرده و علی نمیره
جوری لالایی می‌خونم حرمله
گریه‌اش بگیره 

تلاش کردم حسین ازت بشنوه بابایی
عصای دست نیزه‌دارایی 
بی‌تو از این زمونه سیرم 

بالام لای‌لای، لای‌لای علی لای‌لای علی لای‌لای...

***

یه کم ازم حیا کنی 
تنی که جون نداره رو رها کنی 
می‌خوام برم کنار اون
تا قتلگاه یه راهی وا کنی 

***

تو رو خدا 
سرش رو پیش مادرم نبُر

***

به شریک زندگی من 
نیزه نزن، نیزه نزن
جا نمونده رو این بدن 
نیزه نزن، نیزه نزن

روی این صورت زرد و زار
پاتو نذار، پاتو نذار
به گلوی پاره بافشار 

***

کُشتین عزیزِ دلمو، چرا وِل نکردین؟
انقده دور و برِ این بچه‌ها نگردین

***

دختر نداری مگه زجر نکش موی رقیه رو 
بیشتر از این خونی نکن سر و روی رقیه رو

***

خاکِ دو عالَم به سرم 
دور شید از دورِ حرم 

***

یه جوری بی‌حالی 
انگار یه ساله توی گودالی 
یه جوری افتادی 
انگار یه سال می‌شه که جون دادی

نفس بکش
نشکن نفسم رو داداش
بیا بریم 
خب به فکر زینبم باش 

***

به تنت خط عمیق کشیدن
روی زخمای تو تیغ کشیدن


حسین جانم حسین جانم جانم جانم جانم حسین جانم...

حسین جان، چقدر اسم قشنگت گریه داره...

نظرات