ای سرازیریِ بابُ القبله به سوی یار سرازیرم کن خواهرش پیر شده در این راه سرِ پیراهنِ او پیرم کن کاشکی که پیر بشم، پیرِ گریه با اسمش میزنم زیر گریه کشتن آقای ما رو گرسنه حق میدی که نشم سیرِ گریه یا عبادالله اوصیکم بِبُکاءِ علی ابی عبدالله...