
کار خودم رو من فقط زیاد کردم به هر کسی که جز تو اعتماد کردم منی که عمری بین روضههای تو به محضرت عرضهی اعتقاد کردم پس چی شد اعتماد من به نام تو ای آقا اینقدر عوض شده چرا غلام تو ای آقا شفا میداد یه روز به اعتقاد من، یادم هست تَه استکان چای پیرغلام تو ای آقا من عوض شدم، روضه همون روضهست من عوض شدم، آقا همون آقاست کمتوفیقم، چایی همون چاییه من عوض شدم، تربت تو اعلاست ***** به روی مهربونیات حساب کردم هر دفعه هر کسی رو من جواب کردم یه پل بزن برای من بیام پیشت پُلای پشت سرمو خراب کردم داره دیگه این دوری ماجرا میشه ای آقا زندگیمون حسرت کربلا میشه ای آقا وقتی درای حرمو وا میکنند، میبینم این آغوش توئه که داره وا میشه ای آقا ادبم کن باز، تو سر به راهم کن ادبم کن باز ولی نه اینجوری ادبم کن باز با کربلا رفتن ادبم کن باز، فقط نه با دوری