سه روز بعد وفاتم مرا کفن نکنید

سه روز بعد وفاتم مرا کفن نکنید

[ سیدرضا نریمانی ]
سه روز بعد وفاتم مرا کفن نکنید 
که من غلامم و اربابِ بی‌کفن دارم 
****
رو خاک و خون داره پا می‌کِشه از درد
هر کی رسید نیزه توی تنش جا کرد
داشت از عطش می‌سوخت، تشنه‌لب از حال رفت
حتی یه قطره آب بهش نداد نامرد

خواهرش تا ابد مضطر موند
دل مادرش رو بدجور سوزوند
پیش چشمِ خیسِ زینب با پا
پیکر اطهرشو برگردوند

تنش تو گوال موند اما سرو بردن
هم زیور آلاتو هم معجرو بردن
چشم طمع از اون که برنداشتن باز
بریدن انگشتو، انگشترو بردن

روی خاکه بدنش یا مظلوم
پیش زینب زدنش یا مظلوم
بمیره عالم برا شاهی که
بوریا شد کفنش یا مظلوم 
****
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سرِ تو دعوا بود ناله کشیدم من
سرِ تو رو بردن، دیر رسیدم من

نظرات