سلام ماه محرّم سلام ماه حسین سلام پرچم مشکیِ خیمهگاه حسین هزار شکر نمردیم و فرصتی داریم برای عرض ارادت به پیشگاه حسین تمام عزّت عالم میان روضهی اوست چه عزّتیست که هستیم در پناه حسین نوشته فاطمه نام تمامی ما را به لطف آمدن روضه در سپاه حسین تمام سال اگر رفتهام به بیراهه شدم به برکت این ماه سر بهراه حسین جواز نوکریام برترین مدال من است جواز نوکریام داده به یک نگاه حسین شبیه کل رسل اذن گریه داده به من چه منّتیست بر این عبد رو سیاه حسین شفاست تربت پاک و مقدّس قبرش رواست ذکر دعا تحت بارگاه حسین دوباره بوی لباسی که غرق در خون است رسانده است دلم را به قتلگاه حسین چنان زدند نیزه به پهلوی حضرت رسید از ته مقتل صدای آهِ حسین (سر پیراهن تو گریهی ما را درآوردند میان این همه کُشته تنها چرا تو عریانی) ***** لعنت به در، لعنت به دیوار لعنت به هرچی مردم آزار ریختن، زدن، کشتن، سوزوندن یک عدّه هم انگار نه انگار ***** امام عالمو میبردن تو کوچه با دستای بسته پیچید تو گوش مردم شهر ***** بی هوا زدن دو سه بار با پا زدن لگدای آخرو توی قتلگاه زدن ***** کشوندنم تو گودال ***** میون شعلهها آه یکی صدا میزد آه علی سوختم ***** دلم را زائر گهواره کردم به پایان سفر نظاره کردم غریبانه ز نامردی کوفه شکایتها به سنگ خاره کردم ز داغ محنت زینب نگارا دل سرگشته را صدپاره کردم به هر پاره نوشتم با خط خون وز آن درد دلم را چاره کردم وصیت نامهام است این است زینب حلالم کن تو را آواره کردم ***** کار از کار گذشت ***** این صحرا حرمله و زجر داره رو خارا رقیّه پا میذاره (آقاجان، حسین حسین آقاجان)
سوز صداشون عالیه،عالی...