سلام ای مظهر ایمان سلام ای حضرت جانان سلامِ عالَم و آدم به تو ای شاهِ شهیدان پریشان عزایت شد تمامِ عالَمِ امکان سلامُ الله علی المظلوم سلامُ الله علی العطشان (حسین جان فدایت، بمیرم برایت)۳ (صلّی الله علیکَ یا اباعبدالله)۴ اَلا ای جان رقیّه، مهِ تابان رقیّه پدر درکنج خرابه، شدی مهمان رقیّه در این ویران شده حال یتیم تو تماشایی ز جان و دل کنم امشب ز بابایم پذیرایی ( پدرجان،پدرجان، پدر جان، پدر جان)۲ سلام ای مظهر ایمان سلام ای حضرت جانان سلامِ عالَم و آدم به تو ای شاهِ شهیدان پریشان عزایت شد تمامِ عالَمِ امکان سلامُ الله علی المظلوم سلامُ الله علی العطشان (حسین جان فدایت، بمیرم برایت)۳ (صلّی الله علیکَ یا اباعبدالله)۴ حالمو ببین کبودیایِ بالمو ببین خونم خاکِ اقبالمو ببین، بابایی دستمو ببین پای زخمی و بستمو سری که از درد بستمو ببین، بابایی یکاری واسه چشام کن چشاتو وا کن نگام کن از اون رگهایِ بریده یهبار دیگه صدام کن من بی تو یعنی لباس پاره گوشایِ بی گوشواره یعنی یتیمی من بی تو یعنی چشای کم سو سر بدون گیسو یعنی یتیمی از وقتی که رفتی صدبار مُردم همش کتک میخوردم دارم میمیرم هربار که اسمِ تو رو میبُردم بازم کتک میخوردم دارم میمیرم (واویلا اباالمظلوم۳ واویلا)۳ هی منو زدن نگم از صبح تا کی منو زدن عمو دیده از نی منو زدن، بابایی حرف بد زدن به جای هرکس که نزد، زدن یا زهرا گفتم با لگد زدن، بابایی تو که پیش ما نبودی چرا پس اینقدر کبودی نگو مثل من موهاتو کشیده زجر یهودی ای بابا تنت کجا جا مونده پاهاتو کی سوزونده برات بمیرم ای بابا چجور سحر شد شبهات هنوز که خشکِ لبهات برات بمیرم (واویلا اباالمظلوم۳ واویلا)۲ بابا رسید و آورد گلبوسههای خود را عمّه بیا درآور رخت عزای خود را من که نمرده بودم بر روی نیزه باشی آماده کردم از عصر ویران سرای خود را خوابم اگه نبرده تقصیر عادتم بود بابا بکش به رویم امشب عبای خود را طفلی که داده بودم دیشب شفای او را انداخت پیشم امروز قدری غذای خود را ای وای خیزران زد مثل حصیر گشتی بدجور بر لبانت انداخت جای خود را