امشب شهادت نامهی عشاق امضا میشود فردا ز خون عاشقان این دشت دریا میشود امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا میشود امشب صدای خواندن، قرآن به گوش آید ولی فردا صدای الاَمان، زین دشت برپا میشود امشب کنار مادرش، لب تشنه اصغر خفته است فردا خدایا بسترش، آغوش صحرا میشود امشب که جمع کودکان، در خواب ناز آسودهاند فردا به زیر خارها، گم گشته پیدا میشود امشب رقیه حلقهی، زرین اگر دارد به گوش فردا دریغ این گوشوار ، از گوش او وا میشود امشب به خیل تشنگان، عباس باشد پاسبان فردا کنار علقمه، بی دست، سقا میشود امشب بُوَد جای علی، آغوش گرم مادرش فردا چو گلها پیکرش، پامال اعدا میشود امشب گرفته در میان، اصحاب ثارالله را فردا عزیز فاطمه، بی یار و تنها میشود امشب به دست شاه دین، باشد سلیمانی نگین فردا به دست ساربان، این حلقه یغما میشود امشب سَر سِرّ خدا بر دامن زینب بود فردا انیس خولی و دیر نَصاری میشود