داری پاییز بهونه می‌کنی تو

داری پاییز بهونه می‌کنی تو

[ جواد مقدم ]
داری پاییز بهونه می‌کنی تو
که بهار عمرمو از بگیری

تو می‌خوای با خنده‌های سردت انگار
قطره‌های اشکمو ازم بگیری

آروم جونم نرو تنها، من موندم و غمها
چیزی نمی‌خوام ازت اما تنهام نذار زهرا

پر می‌کِشی ای کبوتر من
پژمرده‌ای یاس پرپر من
بی من نرو سایه‌ی سر من

( واویلتا آه و واویلا، واویلتا آه و واویلا )

می‌چکه شبنم اشک تو رو گونه
اشک چشمای تو حس مادرونت

تو بگو چجوری زینب می‌شه آروم
که همه بهونه‌هاشَم دخترونه ست

کشتی صبرم چرا با غم پهلو گرفتی تو
تو خونه از مَحرمای خودت چون رو گرفتی تو

شرمنده کردی منو به خدا
دست تو بالا به حال دعا
غیر از تو حیدر ندیده وفا
( واویلتا آه و واویلا، واویلتا آه و واویلا )

دل من تاب فراق تو نداره
نرو از پیشم عزیز مهربونم

که امید من سلام تو به زهرا
سخته که وداعُ از چشات بخونم

یاسم چرا رنگ لاله شدی، غرق به خون نیلی
روی ورم کرده‌ی تو گواه از شدت سیلی

ای یاس مجروح و خسته‌ی من
بانوی پهلو شکسته‌ی من
پاشو ببین دست بسته‌ی من

( واویلتا آه و واویلا ، واویلتا آه و واویلا )

نظرات