آخه بگو به کی بگم، که رفتنت مرگه برام علی رو تنها نذاری، دنیا رو بی تو نمیخوام تو رفتی ولی اینو بدون، حرومه بی تو خندیدن تا وقتی که نفس دارم، از روی تو شرمندهام تو رفتی ولی بدون که من، سرم رو تو چاه میذارم به انتظار دیدنت، تو خاطراتت اسیرم یا نرو، یا منم با خودت ببر ... خدانگهدار فاطمه، علی گرفتار غمه خونهی من بدون تو، فقط سرای ماتمه زینب یه گوشه میشینه، چادرتو سر میگیره حسن تو کوچه چی دیده، که اینجوری قهر میگیره بهار خونهی علی، چه زود خزون تورو گرفت زمین برات کوچیک بودش، که آسمون تورو گرفت میخوام بدونی فاطمه، که من تا آخرین نفس از عشق تو میخونم و، میشم یه مرغی تو قفس خدانگهدار فاطمه، خدانگهدار فاطمه ... چشاتو وا کن فاطمه، علی گرفتار غمه زانو بغل گرفته و، دنیا براش جهنمه چشماتو وا کن فاطمه، که شوهرت غریب شده ارمنیا میگن علی، مسیح رو صلیب شده چشاتو وا کن فاطمه، نذار که تنها بمونه سرش رو تو چاه بگیره، از غم دوریت بخونه چشاتو وا کن و نذار، که از لباش خنده بره نذار که از کنار تو، غمگین و شرمنده بره چشماتو وا کن فاطمه، که طاقتش طاق شده تنهای تنها مونده و، دنیا پر از نفاق شده چشماتو وا کن فاطمه، چشماتو وا کن فاطمه...