
مگر ای سرو رشیدم بدنت خیرات است ******* باد آمد سحاب را گم کرد اشک از دیده خواب را گم کرد علیاکبر که بر زمین افتاد آسمان آفتاب را گم کرد آنچنان زخم روی زخم آمد که عَدو هم حساب را گم خواست تا خیمه پر کشد اما شیر زخمی عقاب را گم کرد پدر آمد به یاریاش برود من بمیرم رکاب را گم کرد پسر بوتراب بین تراب نوهی بوتراب را گم کرد حسین... ******* برخیز و رو به حرملهی بدنظر نده پنجاه سال آبرویم را هدر نده