
هرچه بین راه گفتم، شد علی هرچه وصف ماه گفتم، شد علی هرچه مدح شاه گفتم، شد علی هرچه بسمالله گفتم، شد علی تاحسین از برکت اولاد گفت سجده و سجاده و سجاد گفت ریخت ازتسبیح او بیمعطلی یاعلیابن الحسینابن علی اینحسین است و صدای او علیست کعبه و سنگ بنای او علیست مروه و سعی و صفایاو علیست اسم کل بچههای او علیست منکه ویران همه آبادیم نوکر اربابم و سجادیام مارکاب و تاجما سنگ یمن اوپیمبر ما اویسی از قرن بارداده نخل عمر پنجتن آمده دلبنده عباس و حسن جلوهی مولاست شکل حیدرست سیرتش مثل علیاکبرست انسدارد، عشق با تب بیشتر بنده دارد خواهش از رب بیشتر ماه دارد جلوه در شب بیشتر ذوق دارد عمّه زینب بیشتر درمدینه حال مردم عالی است بینخانه جای زهرا خالی است مینشیند نور سیمایش به دل مینشاند کشتی غم را به گل سائلانش را نمیبینی خجل میشود هر یاعلی یا من تحل اعتقادم بر امامم محکم است چونکه او مشکلگشای عالم است هر زمان که خورده چشمانش به آب سقف دنیا برسرش گشته خراب چونکه دیده، سوخته طفل رباب قبر او هم مانده زیر آفتاب پیکر ارباب یادش مانده است بیمزار و بیحرم افتاده است ماجرای شام را یادش نرفت مردمان آن را یادش نرفت سنگ روی بام را یادش نرفت خیزران و جام را یادش نرفت داغ روی سینهی صد چاک شد دختری که در خرابه خاک شد