من همان زائری که میدانی

من همان زائری که میدانی

[ حاج مهدی سلحشور ]
من همان زائری که می‌دانی 
بی‌قرار از تب پریشانی

عابر کوچه‌های دل‌تنگی
خسته از روزهای حیرانی

مردی از خانواده‌ی سلمان
عاشقی از تبار ایرانی

در نگاهم عریضه‌ای دارم
که تو آن را نگفته می‌دانی

ذره‌ای هستم آفتابم کن
خاک راه ابوترابم کن

از نگاهت حیات می‌ریزد
سرّ صبر و صلاة می‌ریزد

ای تجلی روشن ذات
جلوه جلوه صفات می‌ریزد

دستگیر همیشه ی عالم
از رکوعت زکات می‌ریزد

از کرامات تو رزق 
همه‌ی کائنات می‌ریزد

لب اگر تر کنی، زمین و زمان 
هستی اش را به پات می‌ریزد

روز محشر ز تار و پود عبات
بادبان نجات می‌ریزد

همه‌ی عمر در پناه تو ام
شیعه‌ی مذهب نگاه تو ام

عشق و روح و روان پیغمبر
ماه هفت آسمان پیغمبر

ساقی کوثر رسول الله
پدر خاندان پیغمبر

جانشینی حق فقط با توست
که تو داری نشان پیغمبر

کوثر وصف تو شنیدن داشت 
دم به دم از زبان پیغمبر

انت خیر البشر علی جانم
من أبی قد َکفر علی جانم

کعبه و زم‌زم و صفا
مروه و مشعر و منا

قبله ی مسجدالحرام علی
صاحب خانه‌ی خدا، حیدر

شور اعجاز لیلة الاسری
روشنی شب حرا، حیدر

اولین یاور رسول الله 
هستی خاتم الانبیا، حیدر

السلام علیک یا مولا
السلام علیک یا حیدر

بصره و کاظمین و سامرا
نجف و طوس و کربلا، حیدر

آیه آیه حقیقت جاری
کوثر و قدر و هل اتی، حیدر

معنی روشن کتاب الله
ای صراط السعادة باب الله

تو همان کوثر کثیری که
با حق آنقدر هم مسیری که

رستگاری ما فقط با توست
و تویی بهترین امیری که

هل اتی شرحی از کرامت توست
من همانم همان اسیری که

به نگاهت پناه آورده
و تو مولای دستگیری که 

دست من را رها نخواهی کرد
آری آنقدر سربه زیری که 

باور تو برای ما سخت است
تو همانی، همان دلیلی که

ضربه هایش به روز بدر و حنین
افضل من عبادة الثقلین

دشمنت گرچه بی عدد باشد
در مسیر تو هرکه سد باشد

پیش تو کمتر از پر کاه است
گرچه در قوم خود اسد باشد

اسدالله غالب میدان 
شوکت تو الی الابد باشد

ساحت حیدری چشمانت
دور از هرچه چشم بد باشد

تا همیشه امیر ما یکتاست
آن چنان که خدا احد باشد

پهلوانی که هم ردیفت نیست
هیچ جنگاوری حریفت نیست

جز ولای تو ائتلافی نیست
نور مطلق که اختلافی نیست

اعتقادات بی ولایت تو 
به خدا جز خیال‌بافی نیست 

پیرهن چاک عشق تو کعبه‌ست
بی شما قبله و مطافی نیست

شعرهایم اگرچه ناچیز است
دلم از عشق دوست لبریز است

نظرات