عمرم رفت؛ جوونیم سوخت

عمرم رفت؛ جوونیم سوخت

[ حاج محمود کریمی ]
عمرم رفت؛ جوونیم سوخت
کسی مثه من، عمرشو نفروخت

داغونم
گناه، منو زمین زده
می‌بینی
چی به روز من اومده
دستم رو
نگیری، واسه تو بده

پرم شکسته و
زخمیه بال من
اگه منو نخوای
وای به حال من

من خستم؛ پر دردم
می‌خوام که برگردم

بیش از این
نذار که من تلف بشم
این‌جوری
بنده‌ی ناخلف بشم
تو خواستی
که زائر نجف بشم

اگرچه عاصی‌ام
اگرچه حیرونم
گریه کن غم
رقیّه‌خاتونم

آه از این لب پرخون
پای زخمی؛ چشای گریون

می‌ترسم
می‌لرزه دست‌وپای من
کاشکی که
هیشکی نباشه جای من
من تنهام
روو نیزه‌هاس بابای من

با درد پهلوهام
بگو چیکار کنم
از دست حرمله
کجا فرار کنم

نظرات