زخم گلوی حسین، چشمهی خون خداست خون خدا را فقط ذات خدا خونبهاست آنکه ز خون گلو، داده به قرآن حیات کشتهی او را اگر کشته بخوانی، خطاست مصحف آیات نور، پیکر صدچاک اوست آینهی حسن او، آن سر از تن جداست ما همه ذریّهایم سلسلهی عشق را شیعه به دریای خون، طالب خون خداست شیعه حیات ابد از دم شمشیر یافت شیعه به اوج عطش، تشنهی جام بلاست شور که شد با شعور، شور حسینی شود گریهی با معرفت، معرفت کبریاست بزم وصال حسین در دل دریای خون سیر عروج حسین از سر نی تا خداست زخم جوانان او خندهی فتح است و بس خون علی اصغرش، خون همه انبیاست، چشمهی خون خداست خون خدا را فقط ذات خدا خونبهاست آنکه ز خون گلو، داده به قرآن حیات کشتهی او را اگر کشته بخوانی، خطاست مصحف آیات نور، پیکر صدچاک اوست آینهی حسن او، آن سر از تن جداست ما همه ذریّهایم سلسلهی عشق را شیعه به دریای خون، طالب خون خداست شیعه حیات ابد از دم شمشیر یافت شیعه به اوج عطش، تشنهی جام بلاست شور که شد با شعور، شور حسینی شود گریهی با معرفت، معرفت کبریاست بزم وصال حسین در دل دریای خون سیر عروج حسین از سر نی تا خداست زخم جوانان او خندهی فتح است و بس خون علی اصغرش، خون همه انبیاست
عالی