حاج منصور ارضی

دارد میان کربلا اندوه اعظم می‌شود

6651
76
دارد میان کربلا اندوه اعظم می‌شود
پیش نگاه فاطمه تعویض پرچم می‌شود

زهرا لباس مشکی ما را خودش اندازه زد
عشق است نوکر وارد ماه محرم می‌شود

کوچه خیابان‌های شهر ما سیاهش خوشگل است
اینجا بدون تکیه‌هایش شهر ماتم می‌شود

دیوارهای خانه را عمدا کتیبه می‌زنند
هر جا حسینیه شود پس کربلا هم می‌شود

بوی غذای نذری‌ات صد مرده زنده می‌کند
اینجا گدای بین صف عیسی‌بن‌مریم می‌شود

در زیر دین بانی روضه نمی‌ماند حسن
صدبار برکت می‌کند هر درهمی کم می‌شود

ارباب ما سینه‌زنان کرب و بلایش را خرید
قولی که از ما هم گرفت امروز محکم می‌شود

مرد است و پای وعده‌اش می‌ایستد و سر می‌دهد
بر قلّه‌ی سر نیزه‌ها اصلا مگر خم می‌شود

مسلم سر دارالاماره داد می‌زد یاحسین
کوفه میا که پیکر تو نامنظم می‌شود

ای که از کوفه‌ی معشوقه‌ی ما می‌گذری
خون من ریخته در گام به گامش نظری

مسلم از پا شده آویزه‌ی قناره تنش
فطرس امروز ببر سمت نگارم خبری

شاه در کوه و کمر من وسط شهر غریب
آه از این در به دری وای از این در به دری

چند دندان مرا سنگ شکسته آری
عاشق آن است ز معشوق بگیرد اثری

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش