تو دل فاطمه نشسته غصه‌ها

تو دل فاطمه نشسته غصه‌ها

[ حنیف طاهری ]
تو دل فاطمه، نشسته غصه‌ها 
کجا می‌خوای بری، میون دشمنا
غریب مرتضی، کجا می‌خوای بری

خوشی حرمه، بعد تو بابا
می‌شکنه اینجا، حرمت زهرا

اگه نباشی، تو این مدینه
علی میمونه، غریب و تنها

عالم چه دلگیره، فاطمه میمیره...

بی تو باید سه ماه، بسوزه فاطمه.کجا می‌خوای بری
زخمای دخترت، بدون مرهمه
کجا می‌خوای بری

بعد تو سهمه،  منه جسارت
خونه‌ی زهرا میشه قیامت

نرو عزیزم می‌خوان ببندن
دست علی رو، برای بیعت

دلم پره درده، مغیره نامرده...

بعد تو دلخوشی، نمی‌مونه برام
کجا می‌خوای بری
من از الان بابا، به فکر کربلام
کجا می‌خوای بری

چه غصه‌هایی قسمت ما شد
روی تموم دشمنا وا شد
با تو قرارم، میون گودال
وقتی حسینم، سرش جدا شد

آتیشه و خیمه، سرگردونه عمه...

نظرات