وقتی گدای فاطمه بودن برای ماست

وقتی گدای فاطمه بودن برای ماست

[ حنیف طاهری ]
وقتی گدای فاطمه بودن برای ماست
احساس می‌کنیم، دو عالم برای ماست

با گریه بهر فاطمه، آدم عزیز شد
این گریه خانه نیست، که دولت سرای ماست 

سلمان شدن نتیجه‌ی همسایگی اوست
زهرا برای سیر کمال ولای ماست

تنها وسیله‌ای که نخش هم شفاعت است
چادر نماز مادر ارباب‌های ماست

باران به خاطر نوه‌ی فضه می‌رسد 
ما خادمیم و ابر کرم، در دعای ماست

فرموده‌اند داخل آتش نمی‌شویم
فردا اگر شفاعت زهرا برای ماست

(گر نگاهی، به ما کند زهرا
درد ما را، دوا کند زهرا)۳

صحبت از فاطمه، سرفصل غزلخوانیه ماست
گریه در روضه‌ی او، مسلک عرفانیه ماست

ما پریشان غم مادرمان فاطمه‌ایم
غربتش علت این گریه‌ی طولانیه ماست

هر کسی در پی دارو و دوا می‌گردد
نمک روضه‌ی او، نسخه‌ی درمانی ماست

هر کسی رخت عزا کرده به تن می‌داند 
که چنین پیروهنی علت سلطانیه ماست

لعن بر قاتل صدیقه‌ی کبری بی شک
مهر تأیید قبولیه مسلمانیه ماست

روضه‌خوان روضه‌ی دیوار و در و کوچه نخوان
سر شکستن سند غیرت ایرانیه ماست

(گر نگاهی به ما کند زهرا
درد ما را، دوا کند زهرا)۳

نظرات