بیا با من هم سخن باش امشبو
1014
3
- ذاکر: مهدی اکبری
- سبک: واحد
- موضوع: امام حسین (ع)
- مناسبت: شب دهم محرم
- سال: 1403
بیا با من هم سخن باش امشبو
یا عقیقهای یمن باش امشبو
خیلی دلشوره دارم حسین بیا
مهمون خیمهی من باش امشبو
میخوام امشب و یه کَم گِریه کنیم
بیا تو آغوشِ هَم گِریه کنیم
بیا اِمشب تا سَحَر حَرف بزنیم
خاطرههامو بِگم گریه کنیم
سر روی پَرت میذاشتم یادته
لب رو حَنجَرَت میذاشتم یادته
شب به شب به جایِ زهرا مادرم
آب بالا سَرت میذاشتم یادته
یادته شَبِ عَروسی کَردَنَم
زنجیر انداختی به دورِ گردنم
یادته بعد سه روز ندیدنت
لَرزه افتاد به تَموم بدنم
یادته بالم شدی پرم شدی
مِهمونِ این چشای تَرَم شدی
زیری آفتاب بودم و تو اومدی
یادته سایهبونِ سَرَم شدی
هم واسَت برادری کَردم حسین
هم یه عُمری خواهری کَردم حسین
از غَمِ تو موی مَن سِفید شده
من واسه تو مادری کَردم حسین
آه نرو، گریه نرو، ناله نرو
رفیق پنجاه و چند ساله نَرو
فردا هر جا که میخوای بِری بُرو
طرف اونجا که گوداله نرو
برو یه جا جای اُفتادن باشه
یه جایی که پیش چشم من باشه
برو جایی که شُلوغ نَشه سَرت
جا برای دست و پا زَدن باشه
من چه با خیمهی بیقرار كنم
فردا دلواپسیمو چیكار كنم
فردا كه خیمهها آتیش میگیره
داداشم با بچه ها چیکار کنم
ترسم اینه دست و پاتو بشكنن
یا با نیزه دندههاتو بشكنن
ترسم اینه پیش چشم دخترت
زیر چكمه دندههاتو بشكنن
چرا به این حرفا دامن میزنم
چرا حرفای نموندن میزنم
به دلم بد افتاده غصه نخور
اصلا این حرفا چیه من میزنم
خاك تو چشمات نره قربونت برم
چیزی تو پات نره قربونت برم
شبه، تاریكه، مواظب باش حسین
خار تو دستات نره قربونت برم
یا عقیقهای یمن باش امشبو
خیلی دلشوره دارم حسین بیا
مهمون خیمهی من باش امشبو
میخوام امشب و یه کَم گِریه کنیم
بیا تو آغوشِ هَم گِریه کنیم
بیا اِمشب تا سَحَر حَرف بزنیم
خاطرههامو بِگم گریه کنیم
سر روی پَرت میذاشتم یادته
لب رو حَنجَرَت میذاشتم یادته
شب به شب به جایِ زهرا مادرم
آب بالا سَرت میذاشتم یادته
یادته شَبِ عَروسی کَردَنَم
زنجیر انداختی به دورِ گردنم
یادته بعد سه روز ندیدنت
لَرزه افتاد به تَموم بدنم
یادته بالم شدی پرم شدی
مِهمونِ این چشای تَرَم شدی
زیری آفتاب بودم و تو اومدی
یادته سایهبونِ سَرَم شدی
هم واسَت برادری کَردم حسین
هم یه عُمری خواهری کَردم حسین
از غَمِ تو موی مَن سِفید شده
من واسه تو مادری کَردم حسین
آه نرو، گریه نرو، ناله نرو
رفیق پنجاه و چند ساله نَرو
فردا هر جا که میخوای بِری بُرو
طرف اونجا که گوداله نرو
برو یه جا جای اُفتادن باشه
یه جایی که پیش چشم من باشه
برو جایی که شُلوغ نَشه سَرت
جا برای دست و پا زَدن باشه
من چه با خیمهی بیقرار كنم
فردا دلواپسیمو چیكار كنم
فردا كه خیمهها آتیش میگیره
داداشم با بچه ها چیکار کنم
ترسم اینه دست و پاتو بشكنن
یا با نیزه دندههاتو بشكنن
ترسم اینه پیش چشم دخترت
زیر چكمه دندههاتو بشكنن
چرا به این حرفا دامن میزنم
چرا حرفای نموندن میزنم
به دلم بد افتاده غصه نخور
اصلا این حرفا چیه من میزنم
خاك تو چشمات نره قربونت برم
چیزی تو پات نره قربونت برم
شبه، تاریكه، مواظب باش حسین
خار تو دستات نره قربونت برم
نظرات
نظری وجود ندارد !