دیشب دوباره کربلا را خواب دیدم

دیشب دوباره کربلا را خواب دیدم

[ مهدی اکبری ]
(دیشب دوباره کربلا را خواب دیدم)2
لب‌تشنه آل الله را در آب دیدم 

(دیدم مَهی را در کنار آب تشنه 
اندر کمینش روبهان با تیغ و دشنه)2

(غریب حسین، غریب حسین، غریب حسینم)5

(دیدم که زینب با برادر راز می‌گفت 
ناگفته‌های کوچه بهرش باز می‌گفت)2

(دیدم که طفلی می‌خورد پستان بی‌شیر)2
آماده می‌شد از برای جنگ با تیر 

(دیدم که اکبر در کنار خیمه تنهاست 
دشمن گمان می‌کرد پیغمبر به صحراست)2

(غریب حسین، غریب حسین، غریب حسینم)2

(دیدم رقیه گیسویش را شانه می‌کرد)2
کم کم درون سینه‌اش غم‌خانه می‌کرد 

(دیدم که زینب در دلش دلواپسی بود 
ترسش جدایی از حسین و بی‌کسی بود)2

دیدم که زهرا از حسینش یاد می‌کرد 
فریادو از بی‌رحمی صیاد می‌کرد 

(دیدم زمین و آسمان با هم یکی بود 
فرزند زهرا در غریبی دل‌غمین بود)2

دیدم که زینب سینه بودی پر شراره  
(در خاطرش بگذشت گوش و گوشواره)2

(دیدم که دشمن مشک را کرده نشانه)2
(تا گیرد از عباس آبی بی‌کرانه)2

(دیدم که اصغر آب را کرده بهانه)2
تا جان دهد در راه آقای زمانه 

(دیدم که لب‌ها از عطش بی‌تاب گشته 
عباس آب‌آور ز خجلت آب گشته)2

(غریب حسین، غریب حسین، غریب حسینم)2

دیدم زمین و نه فلک دریای خون بود 
زینب ز هجر لیلی‌ش اندر جنون بود 

(دیدم که آتش در میان خیمه‌ها بود 
دیدم که سرها هم‌چو گل بر نیزه‌ها بود)2

(دیدم زمین و آسمان گشته‌ست نیلی)2 
(دیدم سه ساله دختری خورده‌ست سیلی)2

(دیدم که دامان یتیمی شعله‌ور بود)2
(چشمان ناز کودکی از گریه تر بود)2

((دیدم غریبی بنی‌هاشم دوباره)2 
(دیدم ز سیلی روی نیلی، گوش پاره)2)2

(دیدم مسیحا چهره‌ای بر روی نی بود)2
زینب دو چشمش خیره بر بالای نی بود 

(دیگر ز خجلت روز هم تاریک می‌شد)2 
(کم کم غروب بی‌کسی نزدیک می‌شد)2  

(غریب حسین، غریب حسین، غریب حسینم)3

(دیگر ز خجلت روز هم تاریک می‌شد
کم کم غروب بی‌کسی نزدیک می‌شد)2

(دیدم که زینب حامل زنجیر گشته)2 
(بهر یتیمان با عدو درگیر گشته)2

شب شد زمان غربت و تاریکی و غم 
پشت سه ساله از غم بابش شده خم 

 (زینب سفر را بی حسین آغاز می‌کرد 
با دست خود باب بلا را باز می‌کرد)2

(اینان که خواندم گوشه‌ای از کربلا بود)2 
(تنها خدا داند چه در دشت بلا بود)2

(شرح غم و هجران زینب با حسین‌ست)2 
(دل‌های شیعه مست از جام حسین‌ست)2

((یا رب دلم را پر ز عطر یاس گردان)3
(من را گدای حضرت عباس گردان)2)2

نظرات