بغلم کن که دل مضطر من آشوبه

بغلم کن که دل مضطر من آشوبه

[ مهدی اکبری ]
(بغلم کن که دل مضطر من آشوب است
من اگر سَر بدهم قبل تو حالم خوب است

بس کن اینقدر به پیراهن خود چاک نزن
صورت سوخته‌ات را به روی خاک نزن)۲

(نیزه بر خاک زدی من جگرم سوخت حسین)۲
(خواب دیدم که تو رفتی و حرم سوخت حسین)۲

(قاتل من شده این بافته‌ی مادر تو)۳
(صبر کن هی بزنم بوسه روی حنجر تو)۲

(کار من بعد تو دلشوره و دلواپسی است)۲
تک و تنها شدم و ترس من از بی‌کسی است

(قوم خولی و سنان را بنگر سَر دزدند)۲
(مردهای سَر این گردنه معجر دزدند)۲
****
(بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا)۲
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا

(تشنه‌ی آب حیاتم یا علی رخصت بده)۲
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا

حسین

نظرات