ای به قربان موی خاکیِ تو معجرها

ای به قربان موی خاکیِ تو معجرها

[ حیدر خمسه ]
ای به قربان تو پیکر تو پیکرها 
ای به قربان موی خاکی تو معجرها
امر کن تا که بیفتند به پایت سرها
آه آه، در گریه نبینند تو را دخترها
از چه یا فاطمه یا فاطمه بر لب داری
مگر از یاد تو رفته‌است که زینب داری

حاضرم دست به گیسو بزنم رد نکنی
خیمه را با مژه جارو بزنم رد نکنی
حرف از سینه و پهلو بزنم رد نکنی
شد که یک‌بار به تو رو بزنم رد نکنی

تن تو گر که بیفتد تنِ من می‌افتد
تو اگر جان بدهی گردن من می‌افتد

دلم آشفته و حیران شد حرفی نزدم
نوبت رفتن یاران شد حرفی نزدم
اکبرت راهی میدان شد و حرفی نزدم
در حرم تشنه فراوان شد و حرفی نزدم
بگذار این پسران نیز به دردی بخورند
این دو تا شیر جوان نیز به دردی بخورند

راضی‌ام این دو گلم پرپر تو برگردند
به حرم بر روی بال و پر تو برگردند
لِه شده مثل علی اکبر تو
دست خالی اگر از محضر تو برگردند
دستمال پدرم را به سرم می‌بندم
وسط معرکه چادر به کمر می‌بندم
تو گرفتاری و من از تو گرفتار ترم
تو خریداری و من از تو خریدار ترم
من که از نرگس چشمان تو بیمار ترم
به خدا از همه غیر از تو جگردار ترم

امتحان کن که ببینی چقدر حساسم
به خداوند قسم شیرتر از عباسم
بگذارم بروی باز شود حنجر تو
یا به دست لبه‌ی کند بیفتد سر تو
جان انگشت تو افتد پی انگشتر تو
طاقتم نیست ببینم جگرت می‌ریزد
ذره ذره به روی نیزه تنت می‌ریزد

پربازدید ترین مداحی شعر روضه محرم و صفر طفلان حضرت زينب عليهم السلام

محبوب ترین مداحی محرم و صفر طفلان حضرت زينب عليهم السلام

محبوب ترین مداحی حیدر خمسه

نظرات